چرا در دومین کشور دارای منابع گاز دنیا مشکل گاز داریم؟

به گزارش جیب نیوز- حتماً شما هم بارها و بارها این جمله را شنیده‌اید که «چرا ایران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کشورهای دارای منابع گازی، هر سال با کمبود گاز روبرو می‌شود؟». این هست و همه ماجرا این نیست. روسیه، ایران، قطر، ترکمنستان، عربستان و ایالات متحده آمریکا پنج کشوری هستند که در رأس کشورهای دارای منابع گاز طبیعی قرار دارند. با این حقیقت آشکار باید به کسانی که این سوال را مطرح می‌کنند حق داد. ایران به عنوان دومین کشور دارای منابع گازی، طبیعتاً نباید با مشکل کمبود گاز مواجه شود. اما چرا هرسال مسئولان از مردم می‌خواهند در مصرف گاز صرفه جویی کنند؟

آیا مصرف گاز ما از چین هم بیشتر است؟!

ابتدا بیایید یکی از شبهات مشهور درباره مصرف گاز مردم ایران را پاسخ بدهیم. آیا مردم ایران مردم پرمصرفی هستند؟ اگر شما هم این روزها درباره گاز کنجکاو شده باشید و اخبار و اطلاعات و شایعات و گفته‌های فضای مجازی را دنبال کرده باشید، حتماً خوانده‌اید که مصرف گاز مردم ایران از چین با یک میلیارد و چهارصد میلیون جمعیت بیشتر است. بعد نتیجه گرفته‌اید که مردم ما مردم پر مصرفی هستند. درست است؟ بارها دیده‌ایم که بعضی مسئولان دولتی نیز همین جمله را تکرار کرده‌اند و با استناد به میزان مصرف گاز در چین یا اتحادیه اروپا نتیجه گرفته‌اند که مردم ما مردم پرمصرفی هستند و اگر با کمبود گاز مواجه هستیم، دلیلش نه سیاست‌گذاری‌ها، بلکه خود مردم هستند. پس بیایید نگاهی داشته باشیم به همین مقایسه‌ای که میان ایران و دیگر کشورها درباره مصرف گاز انجام می‌شود.

همین ابتدا بگوییم که این مقایسه از اساس اشتباه، نوعی مغالطه و بیان آن خاصه از سمت مسئؤلین بسیار عجیب است. اولاً در کشورهای دیگر من جمله چین، سهم گاز از تولید انرژی بسیار بسیار کمتر از ایران است. در کشور چین نزدیک ۵۵ درصد از تولید برق و انرژی توسط زغال‌سنگ تأمین می‌شود و سهم گاز از تولید انرژی حدود ۸.۵ درصد است. همچنین کشور چین بیش از ۷.۵ درصد انرژی خود را از آب و نزدیک ۴ درصد را از باد تأمین می‌کند؛ یعنی سهم گاز در مصرف انرژی این کشور تقریباً نزدیک به همان رقم تولید انرژی از آب است. در حالی که در ایران سهم گاز از تولید انرژی حدود ۷۱ درصد است و سهم تولید انرژی از آب و باد و انرژی هسته‌ای تقریباً نزدیک به صفر است. با این مقدار از سهم گاز در مصرف انرژی، بسیار طبیعی است که سهم مصرف سرانه گاز ایران به اندازه چین باشد.

آیا ایرانی‌ها از اتحادیه اروپا بیشتر گاز مصرف می‌کنند؟!

سرانه مصرف انرژی ایران طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۲۱ حدود ۳۸ هزار کیلووات ساعت بوده است و کل انرژی مصرفی آن تنها از دو منبع نفت و گاز به دست آمده است. از این ۳۸ هزار کیلووات ساعت حدود ۲۵ هزار کیلووات ساعت از گاز به دست آمده است و بقیه از نفت؛ یعنی بیش از ۷۰ درصد انرژی تولیدی در ایران از گاز است و به همین دلیل سهم گاز در مصرف انرژی بالاست. این در حالی است که بقیه کشورها ترکیب متنوعی از تولید انرژی را به کار بسته‌اند. مثال دیگر کشور آمریکا است. مصرف سرانه انرژی آمریکا در سال ۲۰۲۱ حدود ۷۵ هزار کیلووات ساعت بوده که تنها ۲۴ هزار کیلووات ساعت آن سهم گاز بوده؛ یعنی حدود ۳۳ درصد. این به این معناست که تنها ۳۳ درصد انرژی کشور از منبع گاز به دست آمده است. به این ترتیب میزان مصرف سرانه گاز برای شهروندان آمریکایی کاهش پیدا می‌کند، چرا که آن‌ها بخشی از انرژی خود را از سوخت‌های دیگر تأمین می‌کنند. نمونه دیگر کشور سوئد است که سرانه مصرف انرژی در آن ۶۰ هزار کیلووات ساعت است که سهم گاز در این میزان انرژی صفر است! کل انرژی سوئد از نفت، انرژی هسته‌ای، آب و باد است. این یعنی سوئد برای تولید انرژی، گاز را کاملاً کنار گذاشته و از دیگر منابع استفاده می‌کند. پس اساساً مقایسه ایران با دیگر کشورها، بدون در نظر داشتن اینکه سهم گاز در تأمین انرژی آنها چقدر است، مغالطه و اشتباه است. کشورهای دیگر یا تأمین انرژی از گاز را کاملاً کنار گذاشته‌اند، مثل سوئد، یا در کنار گاز از دیگر منابع تولید انرژی هم استفاده می‌کنند. این در صورتی است که در ایران گاز به عنوان اولین منبع تولید انرژی استفاده می‌شود.

برخلاف تصور عمومی، مردم ایران مردم پرمصرفی نیستند

سوال دیگری که باید به آن پرداخت این است که آیا مصرف انرژی در ایران بالا یا بسیار بالا است؟ آیا ایران جزو کشورهایی است که مردم آن بیشترین استفاده از انرژی را دارند؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید سری به آمارهای جهانی زد. آمارهای جهانی به ما می‌گوید ایران با رتبه ۴۲ جهانی مصرف سرانه انرژی پس از کشورهایی مثل قطر، سنگاپور، بحرین، امارات متحده، کانادا، کویت، عربستان، عمان، آمریکا، ترکمنستان، کره جنوبی، استرالیا، سوئد، تایوان، فنلاند، هلند، روسیه، قزاقستان، آلمان، چک و اتحادیه اروپا قرار می‌گیرد. یعنی سرانه انرژی مردم ما از بسیاری کشورها کمتر است. آمار بانک جهانی البته نکته دیگری نیز به ما می‌گوید و آن هم اینکه مصرف انرژی در ایران آن طور که در رسانه‌ها بازتاب داده می‌شود، زیاد نیست. به عنوان مثال سوئد با ۱۰ میلیون نفر جمعیت سرانه مصرف انرژی آن حدود ۶۰ هزار کیلووات ساعت است که تقریباً دو برابر هر ایرانی است. همچنین جمعیت نروژ حدود ۵ میلیون نفر است، اما سرانه مصرف انرژی این کشور حدود ۱۰۴ هزار کیلووات ساعت است؛ یعنی بیش از سه برابر هر ایرانی. اما نکته اینجاست که بیش از ۷۰ هزار کیلووات ساعت این میزان انرژی مصرفی سهم آب است و سهم گاز تنها ۷ هزار کیلووات ساعت است! دیگر مقایسه‌ای که توسط مسئولین و بعضی فعالان سیاسی مطرح می‌شود، مقایسه میزان انرژی ایران و اتحادیه اروپا است. سرانه مصرف انرژی در اتحادیه اروپا، یعنی ۲۷ کشور، ۳۷ هزار کیلووات ساعت، و سرانه مصرف انرژی در ایران ۳۸ هزار کیلووات ساعت است. اما نکته اصلی این است که تنها ۹ هزار کیلووات ساعت از انرژی اتحادیه اروپا از گاز تأمین می‌شود؛ این در صورتی است که این میزان در ایران ۷۰ درصد یا به عبارتی ۲۵ هزار کیلووات ساعت است. پس می‌توان نتیجه گرفت که مردم ایران در مقایسه با دیگر کشورها در مصرف انرژی پر مصرف نیستند، اما به این دلیل که گاز در رأس تأمین انرژی آنها قرار دارد، این‌طور برداشت می‌شود که پرمصرف‌ترین مردم دنیا در استفاده از گاز هستند.

حال برای حل مشکل گاز و انرژی چه باید کرد؟

چیزی که مشخص است این است که کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر باید انرژی مورد نیازش را از سبدهای مختلف تأمین کند. اتکای بیش از اندازه ما به گاز، سبب می‌شود هر سال با کمبود گاز مواجه شویم. در حالی که چین با جمیعتی بیش از یک میلیارد و چند صد میلیون نفر، سبد متنوعی از انرژی برای خودش فراهم کرده، ما با جمعیتی کمتر از ۹۰ میلیون نفر، به دلیل اتکای بیش از اندازه به گاز، مشکل گاز داریم. انرژی هسته‌ای، آب، باد و انرژی خورشید دیگر منابع تجدیدپذیری هستند که سال‌هاست درباره آن صحبت می‌شود، اما اقدام در خوری انجام نمی‌گیرد. اگر بخواهیم به دیگر مشکلات کشورمان در حوزه مصرف انرژی اشاره کنیم، باید به غیراستاندارد بودن ساختمان‌ها اشاره کنیم که بخش زیادی از مصرف خانگی ما را هدر می‌دهد. در حالی که در کشورهای توسعه یافته قوانین سفت و سختی برای ساختمان‌سازی و عایق بودن ساختمان‌ها تصویب کرده‌اند، در کشور ما ساختمان‌سازی هیچ قاعده و قانونی ندارد. بسیاری از خانه‌هایی که ما در آنها زندگی می‌کنیم، خود عامل هدررفت انرژی هستند. جدا از غیراستاندارد بودن خانه‌ها، استفاده مردم ما از بخاری‌های قدیمی یکی دیگر از عوامل هدررفت گاز خانگی است. پژوهش‌ها و تجربیات زیادی هستند که نشان می‌دهند با یک تغییر کوچک در بخاری‌ها و وسایل گرمایشی، میزان زیادی از مصرف گاز ذخیره می‌شود. استفاده از وسایل گرمایشی برقی که هم آلودگی ندارند و هم بهره‌وری بیشتر دارند، یکی از راه‌هایی است که باید برای آن فرهنگ‌سازی کرد.

چرا در دومین کشور دارای منابع گاز دنیا مشکل گاز داریم؟

ذخیره‌سازی گاز و کاهش گاز فلر؛ موارد مغفول‌واقع شده در ایران

ذخیره‌سازی گاز از دیگر ضروریاتی است که متأسفانه در دولت‌های اول و دوم روحانی برای آن هیچ اقدامی صورت نگرفت؛ بلکه دو شرکت دولتی که در حوزه ذخیره‌سازی گاز فعالیت می‌کردند به بخش خصوصی منتقل و تعطیل شدند. مورد بعدی نیز گاز فلر است؛ همان گازی که سوزانده می‌شود و شعله‌های آن به آسمان می‌رود. بانک جهانی می‌گوید ایران سومین کشوری است که بیشترین گاز فلر را می‌سوزاند؛ این در حالی است که دیگر کشورها هرساله سعی می‌کنند میزان گاز فلر خود را کاهش دهند، ایران هرساله افزایش بیشتری در سوازندن گاز دارد. طبق گزارش بانک جهانی، ایران در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۳ میلیارد متر مکعب گاز سوزانده و این رقم در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۷ میلیارد مترمکعب رسیده است؛ یعنی افزایش بیش از ۳۰ درصدی. این در حالی است که فلرینگ روسیه در سال ۲۰۲۰ اندکی کمتر از ۲۵ میلیارد مترمکعب بوده که در سال ۲۰۲۱ این رقم به اندکی بیش از ۲۵ میلیارد مترمکعب رسیده است؛ یعنی یک رشد ناچیز. آمریکا در سال ۲۰۱۹ حدود ۱۷.۵ میلیارد مترمکعب فلرینگ داشته که در سال ۲۰۲۰ به حدود ۱۱ میلیارد مترمکعب و در سال ۲۰۲۱ با ادامه روند کاهشی به حدود ۸ میلیارد مترمکعب در سال رسیده است. در واقع آمریکا طی این دو سال با بهره‌گیری از تکنولوژی توانسته گاز آزاد شده در نتیجه حفاری را ذخیره‌سازی کند. ایران می‌تواند با سرمایه‌گذاری روی استخراح گاز فلر و کاهش سوزاندن آن، بخش زیادی از انرژی صنایع خود مثل فولاد و سیمان را تأمین کند. صنعت فولاد و سیمان ایران روی هم رفته سالی ۱۰ میلیارد مترمکعب مصرف گاز دارند. از طرفی ایران هرسال حدقل ۱۷ میلیارد مترمکعب گاز را می‌سوزاند. با سرمایه‌گذاری روی استخراج گاز فلر و کاهش سوزاندن آن، می‌تواند تمام گاز مصرفی در صنایع فولاد و سیمان را تأمین کند. و این یعنی هر سال ۱۰ میلیارد مترمکعب صرفه‌جویی و ذخیره‌سازی گاز!

به صورت کلی باید گفت مدیریت مصرف انرژی و حل مشکل گاز یک مسأله یک خطی نیست و باید برای رفع آن سبدی از راهکارها را پیش روی گذاشت. تنها با یک سیاست‌گذاری خردمندانه و دوراندیشانه است که می‌توان هم مصرف انرژی را کاهش داد، هم آن را عادلانه کرد، و هم به صادرات گاز و انرژی دست یافت.

مردم ایران کم‌مصرف هستند، ولی مرفهین نه! / خانواده‌های مرفه ۶۷ برابر مردم عادی گاز مصرف می‌کنند

با اینکه در فراز قبلی گفتیم که مردم ایران در مقایسه با دیگر کشورها مردم پر مصرفی نیستند، اما باید این حقیقت را گفت که بخشی از مردم ما بسیار پرمصرف هستند. طبق آمارهایی که شرکت گاز منتشر کرده است، در تهران ۸۰ درصد گاز توسط مناطق یک، دو و سه مصرف می‌شود؛ یعنی سه منطقه مرفه‌نشین و ثروتمند تهران، ۸۰ درصد از مصرف انرژی را به خودشان اختصاص داده‌اند. طبق آمار باید گفت یک خانواده مرفه در مناطق مرفه‌نشین تهران، ۶۷ برابر یک خانواده عادی از گاز مصرف می‌کند! درواقع باید گفت مصرف‌کنندگان این سه منطقه، هم سهم دیگر مناطق و دیگر شهرها و روستاها را خورده‌اند، هم از دیگر شهروندان یارانه بیشتری دریافت کرده‌اند. بسیاری از شهروندان ساکن در این مناطق ماهانه ده‌ها میلیون تومان یارانه دریافت می‌کنند! یارانه‌ای که سهم تمام ایرانیان است، اما چون مصرف کمتری دارند، به آنها تعلق نمی‌گیرد. بنابراین از مهم‌ترین کارهایی که دولت می‌تواند انجام دهد، عادلانه کردن مصرف انرژی و از بین بردن این یارانه پنهان برای دهک‌های ثروتمند کشور است. به نحوی که هرکس مصرف بیشتری دارد، پول بیشتری هم بپردازد. نمی‌توان قبول کرد در شرایطی که بسیاری از مردم ما با قطعی گاز و برق و آب روبرو هستند، عده‌ای ثروتمند در استخرهای آب گرم و باغ‌ها و ویلاهای چراغانی‌شده و ساختمان‌های چندطبقه و وسیع که هم تمام چراغ‌هایشان روشن است و هم تمام طبقات را گرم کرده‌اند، زندگی کنند. هم مصرف بیشتری داشته باشند، هم یارانه بیشتری بگیرند!

سیاست‌گذاری؛ حلقه مفقوده مشکل گاز در ایران

نکات بالا نشان می‌دهد که دلیل بحران کنونی گاز در ایران بر خلاف تصور بسیاری از مردم و همچنین بر خلاف گزارش بعضی رسانه‌ها و مقامات نه مصرف بیش از حد، که یک کلیشه کاملاً کاذب است، بلکه نتیجه سیاست‌گذاری انرژی در کشور است. این سیاست‌گذاری هم شامل ترکیب سهم سوخت‌ها در تولید انرژی است و هم شامل معیوب بودن ساختار اقتصادی، تحریم‌های کمرشکن، عدم سرمایه‌گذاری، عدم اصلاح ساختاری اقتصاد به ویژه در بحث سوخت و انرژی است.

 

 

منبع: خبرگزاری مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا