افغانهای آویزان و خلبان بیوجدان
جیب نیوز- با این که این بار تصاویر تکاندهنده از آزار و اذیت به دست طالبان کمتر دیده میشود یا هست ولی کمتر منتشر شده و آنچه هست نیز به قبل نسبت داده میشود چون سرعت پیشرَویها هم نشان میدهد تقریبا مقاومتی درنگرفته تا نیاز به اعمال خشونت باشد (مگر آن که در درۀ پنجشیر و به همت فرزندان احمد شاه مسعودِ شهید اتفاق دیگری رقم بخورد) اما یک تصویر و ویدیو بسیار تکاندهنده است: افغانهای آویزان به هواپیمای غولآسای آمریکایی که به رغم اطلاع، حرکت و پرواز میکند و دقایقی بعد آن دو یا سه نفر از آسمان به زمین میافتند. نقطۀ پایین هواپیما در عکس در واقع آدم است.
این ویدیو جهان را تکان داده و در داخل آمریکا هم واکنشهای فراوانی برانگیخته و جای هیچ توجیهی باقی نگذاشته و به عکس موجب پرسشهایی از این دست شده است: چرا خلبان برای خروج از فرودگاه کابل این قدر شتاب دارد در حالی که فوجفوج شهروندان مضطرب، گرداگرد یا آویزان به هواپیما هستند؟ پرواز به چه قیمت؟ آیا تنها خود هواپیما باید ایمن باشد و امنیت آدمها مهم نیست؟
اصلاً کدام خطر، هواپیمای آمریکایی را تهدید میکرده که به سرعت باید کابل را ترک میکرده و می رفته است و اگر پرواز نمی کرد تا مردم پراکنده و افراد از بال جدا میشدند و بعد پرواز میکرد چه اتفاقی میافتاد؟
طالبها داشتند میآمدند؟ خوب میآمدند. مگر میخواستند آمریکاییها را بکشند؟ مردم می ترسیدند چون از توافق قبلی خبر نداشتند یا فکر می کردند داستان مثل ۲۰ سال قبل است. این بار که آمریکایی ها می دانستند از این خبرها نیست و اگر این کار را میکردند نقض توافق بود و دمار از روزگارشان درمیآوردند. ماه هاست که طالبان هیچ آمریکایی را نکشتهاند. آن وقت می آمدند در فرودگاه قتل عامشان میکردند؟ یا آمریکاییها نگران مردم حاضر در فرودگاه بودند؟ اگر چنین بود که نمیرفتند.
میدانیم که فرودگاه تحت کنترل ۳ هزار نظامی بوده و طالبان صراحتا قول داده بودند کاری به آمریکاییها نداشته باشند و اساسا چون به ترامپ تعهد دادند دیگر کاری ندارند چراغ سبز برای آنان روشن شد و در واقع به رسمیت شناخته شدند.
مردم البته ترسیده بودند یا برخیشان به طمع افتاده و پنداشته بودند هواپیمای آمریکا آنان را به ساحل خوشبختی می رساند. همان ساحل که لابد ۲۰ سال است رساندهاند!
۲۰ سال است دو تریلیون دلار هزینه کردهاند ولی ارتش ۳۰۰ هزار نفری افغانستان را نتوانستند سامان بدهند تا در مقابل ۸۰ هزار نیروی مسلح طالبان تسلیم نشوند.
شگفتا که مارشالر – کنترلکننده هواپیما روی زمین – هم توجهی به آدمها ندارد. در حالی که انبوهی از مردم دواندوان به دنبال هواپیما در حرکتاند و تکان دهندهتر سه نفر به چرخها آویزاناند.
بحث این نیست که کی مقصر است و نباید وارد باند یا آویزان میشدند. معلوم است که این کار ارگ ابلهانه نباشد بی احتیاطی محض است. اما نگاه افغان های بی نوا به هواپیما مثل توفان زده ها به کشتی نوح بود و می خواستند سوار شوند تا از توفان طالبان در امان بمانند و هر چه طالب ها گفتند توفانی ر کار نیست یا فعلا و عجالتا نیست نشنیدند و باور نکردند.
بارها خوانده و شنیدهایم که فردی برای دریافت مطالبه یا استمداد غیر مادی مقابل خودروی صاحب کار یا همسر یا شریک دراز به دراز خوابیده و مثلا گفته باید از روی جنازۀ من بگذری. آیا شخص چنین کرده و او را زیر گرفته و رفته یا ابتدا او را از سر راه برداشته است؟
رانندۀ عادی خودرو و نه خلبان هم زیر خودرو و لای چرخها را میبیند تا گربه ای نباشد. نویسندۀ این سطور در فصل زمستان داخل موتور را هم کنترل میکند چون امکان دارد بچه گربه به گرمای موتور پناه برده باشد.
آن وقت خلبان بی وجدان بی توجه به افعانهای آویزان پرواز میکند؟
لعنت به تو مرد! در رانندگی با خودرو مراقبی سگی را زیر نگیری یا در برخی شهرها با آهو برخورد نکنی و در کابل اما انگار نه انگار که آدم آویزان است؟
نیمای بزرگ ما سروده بود «آی آدم ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید، یک نفر در آب دارد می سپارد جان» و نمی دانست روزی می رسد که یک نفر نه دو یا سه نفر هم زبان من و شما و او و هم زبان هم نه آدم، روی بال هواپیما دارد بال بال می زند و به پایین سقوط می کند.
حرکت از کنار حضور مردمان مضطرب را حالا این گونه توجیه میکنیم که می دانسته از هیبت هواپیمای غول آسا میترسند و میپراکَنَند. آن دو یا سه نفر را چه؟ ندید؟ اصلا شاید انتحاری بودند و بمب به خود بسته بودند!
این ویدیو وحشتناک است و صدای خرد شدن و له شدن آدم ها در سقوط از آن ارتفاع را نمیبینیم اما می توان تصور کرد. با این همه زیباترین واکنش را «مایک فلوگن ناک» با طرح «ترک کابل» نشان داد: بالگردی که در غروب و افول خورشید ارتفاع میگیرد و بایدن به آن آویزان است و ترامپ، اوباما، بوش و کلینتون از آن افتادهاند.
هر چند میتوانست تخفیف دهد و کلینتون را کنار بگذارد چون بوش بود که به افغانستان حمله کرد اما کلیت نگاه سرمایهداری را هدف قرار داده است.
برای آمریکا دو چیز مهم است: اتباع آمریکایی و منافع اقتصادی و وقتی طالبان تضمین داد کاری به آمریکایی ها و منافع آنها ندارد رفتند و انگار نه انگار که با وعدۀ ایجاد دموکراسی آمده بودند و حالا آقای بایدن می پرسد: چند نسل آمریکایی باید بروند تا آنان با هم نجنگند وقتی خودشان اراده ای ندارند؟ ابزار را می توان داد اما اراده را نه.
اگر آمریکا به افغانستان یورش برد و طالبان را برانداخت به خاطر القاعده بود. طالبان به اضافۀ القاعده محور شرارت است و طالبان منهای القاعده نه.
قرار نیست آمریکا تا ابد زیر بال دیگران را بگیرد اما اگر نمیگیری چرا وعده میدهی و امیدوار میکنی و بعد رها میکنی و اگر رها میکنی چرا این گونه؟
آمریکاییها مدل دموکراسی خود را که ریاستی است و نسبتی با سنت های افغانستان نداشت و سبک زندگی خودشان را که جز اقلیتی نپذیرفتند تحمیل یا تبلیغ کردند و حالا جماعتی را معلق بین زمین و آسمان رها کردند و رفتند.
نه هیچ تصویری از آن سقوط گویاتر است و نه هیچ پاسخی از این طرح دقیقتر.
آن هواپیما نماد آن است که آمریکاییها را با خود بردند و افغان های آویزان را پرتاب کردند و این بالگرد نماد این که در نگاه ناظران رهبران آمریکا هم سقوط کرده اند.
نمیگویم کل ملت را بار هواپیما میکرد و به آمریکا میبرد که حالا حالا هم باید میبرد و تمامی نداشت. میگویم اول آن دو نگونبخت را جدا می کردی بی انصاف