پروژه جنگنده رادار گریز HAVE BLUE

شروع عصررادارگریزها؛ در دهه هفتاد میلادی کشور های عضو ناتو به رهبری ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو پیمان ورشو به رهبری اتحاد جماهیر شوروی در آستانه یک نبرد تمام عیار بودند و ایالات متحده بعد بررسی جنگ ویتنام و جنگ یوم الکیپور و از دست دادن ۱۰۹ هواپیما اسراییلی فقط درهجده روز به این نتیجه رسید داشتن یک پدافند منسجم هوایی قابلیت ایجاد خسارت زیادی میکند که حتی جنگ الکترونیک و موشک های ضد تشعشع شاید کمی وضعیت را بهترکند ولی در رویایی با شوروی و دفاع منسجم مسکو تلفات به هزارعدد در روز خواهد رسید پس دارپا به پنج سازنده هواپیما درخواست تولید یک پیش نمونه با سطح مقطع کم راداری با قابلیت توسعه و رسیدن به نمونه عملیاتی داد و نمونه عملیاتی باید یک بمب افکن استراتژیک با سطح مقطع راداری پایین و با سرعت نزدیک به سرعت صوت برای نابودی پدافند هوایی باشند

جیب نیوز – در بین تولید کنندگان لاکهید مارتین که قسمتی برای توسعه و تحقیق به نام ( Skunk Works ) داشت شروع به تحقیق کرد این بخش از لاکهید مجموعه ای از مهندسان برتر با آزادی عمل بالا و بروکراسی کمتر تشکیل شده بود

به گزارش جنگاوران، اول برنامه ای به اسم ECHO1 نوشته شد که به شبیه ساز امواج راداری و تولید شکل هواپیمای مورد قبول در فرکانس های راداری بود برنامه اولیه به معنای واقعی افتضاح بود هزار مدل هواپیما ساخته بود که به بسیاری نمیشد هواپیما گفت و برنامه ECHO1 تا رفع مشکل خاموش شد بعد از تبادل نظر بین مهندسان لاکهید تصمیم بر این شد با توجه به سابقه طراحی های شرکت هواپیمایی ساخته شود که تا حد ممکن سطوح تخت زیاد باشد ، چیزی شبیه به بال پرنده که اصلا هر چند ملزومات سرعت را براورده نمی کرد

راه حل از مشکل ساز

اتحاد جماهیر شوروی برای نشان دادن قابلیت ها نیاز به صادرات چه از نوع کالا و چه از نوع اطلاعات علمی داشت هر چند گاهی این صادرات برای خودش مشکلاتی درست میکرد ولی هربار با دقت بیشتری این صادرات که بیشتر برای به رخ کشیدن بود کنترل میشد مثلا با صادرات تیتانیوم باعث ساخت SR-71 شد ولی به دلیل ایدلوژیک بودن سیستم کنترل ، دقتی به نوع صادرات نمیشد

اینبار هم یک مقاله علمی به اسم بررسی و روش لبه امواج درتئوری فیزیک پرش (Method of Edge Waves in the Physical Theory of Diffraction ) امواج توسط Pyotr Ufimtsev باعث خوشحالی مهندسان لاکهید شد ، در این مقاله به بررسی امواج الکترومغناطیس و بازتاب آن از هر سطحی مورد بررسی قرار گرفته بود . نتایج این مقاله باعث ارتقا برنامه ECHO1 شد و بعد از پرداخت ، بیست هواپیما را شبیه سازی کرد

 

در بین این بیست طرح یک طرح مورد توافق قرارگرفت که سطوح تخت بسیاری داشت ، برای اینکه نام طرح شک برانگیز نباشد دو کلمه رندوم از دیکشنری انتخاب شد و HAVE BLUE متولد شد . هر چند این طرح مورد توافق بود ولی اعتمادی کمی به آن بود HAVE BLUE شبیه به الماس تراش خورده بود و چون کلمه آبی در اسم طرح بود از اسم الماس آبی امید، اسم دومی هم انتخاب شد و آن اسم الماس نا امید یا Hopeless Diamond بود

نمونه های چوبی کوچکی با روکش فلزی در یک سوم اندازه واقعی برای تست در تونل باد و اندازه گیری سطح مقطع ساخته شد و نشان داد هواپیما هم قابلیت پرواز دارد و هم دربرنامه ECHO1 میزان سطح مقطع درست پیشبینی شده بود و در تولید پیش نمونه باز هم میزان سطوح تخت بیشتر شد تا سطح مقطع راداری به کمترین میزان خود برسد این هواپیما قرار بود بدون استفاده از مواد جاذب رادار و با بدنه تمام فلزی ساخته شود ،در فاز دوم برنامه پیش تولید به بررسی نقش استتارهواپیما ، صدا و حرارت تولیدی پرداخته شد و بررسی شود اگر پوشش جاذب امواج راداری استفاده شود چقدر در کم کردن سطح مقطع راداری موثر است

HAVE BLUE از معدود هواپیمایی بود که کمترین قطعه تولیدی داشت ، سیستم کنترل پرواز سیمی از F-16 ، دوعدد موتورJ-85 از T-2 BUCKEYE که همان موتور F-5 TIGER بود ، ارابه فرود F-5 TIGER و باقی مانده قطعات C-5 GALAXY درست شد فقط بدنه جدید بود

هواپیما وزنی نزدیک به چهار تن داشت که یک چهارم فرزندش F-117 بود وطول دو سر بال نزدیک به هفت متر بود که تقریبا نصف F-117 بود ، بالها با زاویه ۵/۷۲ درجه به شدت پسگرا بود و سکان عمودی به داخل زاویه داشت .هواپیما به قدری کوچک بود که برای استتار بین دو کامیون قرارمی گرفت روی دو کامیون توری استار می انداختند

اولین پرواز نمونه اولیه به نام HB1001 در اول دسامبر ۱۹۷۷ انجام و ۳۶ پرواز موفق داشت که نشان داد واقعا سطح مقطع راداری پایینی دارد ولی در طول پرواز به خاطر ذات طراحی بدنه کمی ناپایداری وجود داشت ولی به لطف هدایت سیمی F-16 مشکلی به وجود نیامد و کمی مشکل در ورودی هوای موتوربه دلیل راه یافتن جریان هوای ناپیداروجود داشت و از جلو سطح مقطع کمی زیاد میشد که بعد ها در برنامه F-117 با طراحی ورودی توری شکل هوا هر دو مشکل رفع شد

 

بال پسگرای HAVE BLUE باعث شده بود موقع فرود سرعت زیادی داشته باشد (مشابه یکی از مشکلات TU-22) هرچند یک چتر برای کم کردن سرعت در موقع فرود بیرون می آمد ولی بالاخره این سرعت زیاد در چهارم می ۱۹۷۸ موقع فرود ارابه فرود را در اثر فشار زیاد جمع کرد و خلبان مجبور به اوج گیری دوباره شد تا سوخت تمام شود و با خروج از هواپیما هواپیما سقوط کرد

دومین هواپیما به اسم HB1002 ساخته شد که کمی متفاوت بود ابزار های سنجش بر روی بدنه حذف شدند و یک پوشش خاکستری جاذب رادار و چتر ترمز بهتری هم برایش در نظر گرفته شده بود ، HB1002 شانزده پرواز داشت که در ۱۱ جولای ۱۹۷۹ بخاطر نشت روغن هیدرولیک موتور و غیر قابل کنترل شدن هواپیما خلبان مجبور به خروج شد و هواپیما نیز سقوط کرد

HAVE BLUE در مجموع ۵۲ پرواز موفق داشت هرچند هر دو نمونه سقوط کردند ولی به دلیل ذات طراحی هواپیما نبود و تمام مشکلات به دلیل قطعات هواپیما های دیگر بود که برای HAVE BLUE طراحی نشده بودند . HAVE BLUE شروع عصر رادارگریزها را رغم زد و از زمان خودش بسیار جلوتر بود برنامه در دسامبر ۱۹۷۷ ( آذر ۱۳۵۶) شروع شد در حالی که متحدین شوروی در حال بحث و تولید میگ ۲۱ بودند

حاصل برنامه HAVE BLUE هواپیمای F-117 Nighthawk بود که ۶۴ فروند ساخته شد ، کابوس نیروی های عراقی در جنگ خلیج فارس شد و فقط یک عدد در صربستان شکار شد از خدمت بازنشسته ولی دوباره بازگشته چه برای تمرین چه برای جنگ احتمالی آمریکا با چین

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا